حکمیت داود (قرآن)قرآن کریم آیاتی از خود را به حکمیت داود علیهالسّلام اختصاص داده است. ۱ - حکمیت داوودبرخی از شاکیان برای حکمیت و درخواست قضاوت به حق و عادلانه بین آنان به داود علیه السلام، مراجعه میکردند. "وهلاتـک نبؤا الخصم اذ تسوروا المحراب• اذ دخلوا علی داوود ففزع من هم قالوا لا تخف خصمان بغی بعضنا علی بعض فاحکم بیننا بالحق ولا تشطط واهدنا الی سواء الصرط• ان هـذا اخی له تسع وتسعون نعجة ولی نعجة وحدة فقال اکفلنیها وعزنی فی الخطاب. آیا داستان شاکیان هنگامی که از محراب (داوود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! • در آن هنگام که (بی مقدمه) بر او وارد شدند و او از دیدن آنها وحشت کرد گفتند: «نترس، دو نفر شاکی هستیم که یکی از ما بر دیگری ستم کرده اکنون در میان ما بحق داوری کن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدایت کن! • این برادر من است و او نود و نه میش دارد و من یکی بیش ندارم اما او اصرار میکند که: این یکی را هم به من واگذار و در سخن بر من غلبه کرده است! » " ۱.۱ - ماجرای داور داوودافرادی به عنوان دادخواهی از محراب داود بالا رفتند و نزد او حاضر شدند، او نخست وحشت کرد، سپس به شکایت شاکی گوش فرا داد که یکی از آن دو ۹۹ گوسفند ماده داشته و دیگری فقط یک گوسفند، در حالی که صاحب نود و نه گوسفند از برادرش تقاضا داشته که یکی را هم به او واگذار کند، او حق را به شاکی داد، و این تقاضا را ظلم و تعدی خواند، سپس از کار خود پشیمان گشت، و از خداوند تقاضای عفو کرد و خدا او را بخشید. منتهی در اینجا دو تعبیر قابل دقت است: یکی مساله"آزمایش" و دیگری مسئله" استغفار و توبه". قرآن در این دو قسمت روی نقطه مشخصی انگشت نگذاشته، اما با توجه به قرائن موجود در این آیات و روایات اسلامی که در تفسیر این آیات آمده، داود اطلاعات و مهارت فراوانی در امر قضا داشت، و خدا میخواست او را آزمایش کند، لذا یک چنین شرائط غیر عادی (وارد شدن بر داود از طریق غیر معمول از بالای محراب) برای او پیش آورد، او گرفتار دستپاچگی و عجله شد، و پیش از آنکه از طرف مقابل توضیحی بخواهد داوری کرد، هر چند داوری عادلانه بود. گر چه او به زودی متوجه لغزش خود شد، و پیش از گذشتن وقت جبران نمود، ولی هر چه بود کاری از او سر زد که شایسته مقام والای نبوت نبود، لذا از این"ترک اولی " استغفار کرد، خداوند هم او را مشمول عفو و بخشش قرار داد. گواه بر این تفسیر علاوه بر آنچه گذشت- آیهای است که بلافاصله بعد از این آیات میآید و به داود خطاب میکند که ما تو را جانشین خود در روی زمین قرار دادیم، لذا از روی حق و عدالت در میان مردم داوری کن و از هوا و هوس پیروی منما. این تعبیر نشان میدهد که لغزش داود در طرز قضاوت و داوری بوده است. به این ترتیب در آیات فوق چیزی که مخالف شان و مقام این پیامبر بزرگ باشد وجود ندارد. ۲ - پانویس
۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکمیت داود » ردههای این صفحه : حکمیت | موضوعات قرآنی
|